یک چیزهایی هم هست که نمیخواهم به آنها فکر کنم. واقعا نمیخواهم. بخدا نمیخواهم. به همین خاطر یکی یکی میگذارمشان توی یک صندوقچه ی فولادی و درش را چهار قفله میکنم و صندوقچه را می اندازم وسط دریا و راحت و فارغ راه رفته را برمیگردم. غافل از اینکه دریا هم این حرفهای مگو را پس زده و صندوقچه عین یک جنازه ی متعفن آمده روی آب و آرام آرام دارد پشت سرم به سمت ساحل می آید.
برچسب : نویسنده : foaktreeb بازدید : 121 تاريخ : يکشنبه 11 خرداد 1399 ساعت: 7:32
میدونی خونه مون چی کم داره؟ یه بالکن یا پنجره ی رو به خیابون که از اونجا بتونم منتظر اومدنت بشم.
#میم
برچسب : نویسنده : foaktreeb بازدید : 119 تاريخ : يکشنبه 11 خرداد 1399 ساعت: 7:32
چند سال پیشا توی مدرسه یه شاگردی داشت که میز و صندلی و در و دیوار و کتاب و دفترش رو پر کرده بود از حسن و البته قلب. هر چی بهش میگفت ول کن این حرفا رو بچسب به درست! دختره جواب میداد کدوم صحبتا خانم؟ اینجا همش نوشتم حُسن.
چند وقت پیشا توی خیابون دیدتش و احوالش رو پرسیده بود. اوضاعش با حُسن کذایی حسنه نبود و با یه بچه داشت ازش جدا می شد.
برچسب : نویسنده : foaktreeb بازدید : 106 تاريخ : يکشنبه 11 خرداد 1399 ساعت: 7:32
حالا یه مدت هم به جای اینکه بهم بگین "اردی بهشتی با احساس"، صدام کنین "رمضونی جذاب" تا ببینم چی پیش میاد.
برچسب : نویسنده : foaktreeb بازدید : 139 تاريخ : يکشنبه 11 خرداد 1399 ساعت: 7:32
برچسب : نویسنده : foaktreeb بازدید : 121 تاريخ : يکشنبه 11 خرداد 1399 ساعت: 7:32
نمیدونم این خر افسردگی با کس دیگه ای کار نداره، که خواب و خوراک و ریدنش دم خونه ی ماست؟
برچسب : نویسنده : foaktreeb بازدید : 128 تاريخ : يکشنبه 11 خرداد 1399 ساعت: 7:32
برچسب : نویسنده : foaktreeb بازدید : 108 تاريخ : يکشنبه 11 خرداد 1399 ساعت: 7:32
روزها که از غارم میام بیرون یه پرنسس ام با لباس سفید و کفش صورتی. غروبا اما تبدیل میشم به دیو. خورشید که میره پشت کوه، سروتونین ها رو هم با خودش می بره.
برچسب : نویسنده : foaktreeb بازدید : 126 تاريخ : يکشنبه 11 خرداد 1399 ساعت: 7:32